۱۳۸۷ آذر ۲۵, دوشنبه

بام سبز







Green roof













































?What is a green roof
A green roof (vegetable roof or vegetalized roof) is a roof made with a covering of topsoil on which plants are grown.
By absorbing heat, green roofs reduce the amount of cooling needed by buildings as well as filtering pollutants and C02 out of the air. During strong rains, cities have often had to evacuate water. A sufficient surface of green roofing increases the absorption of rainwater, which would in turn, relieve the sewer system. Green roofs also offer a good soundproofing as well as an oasis of greenery.


بام سبز
یک بام سبز، بامی است که مقدار یا تمامی آن با پوشش گیاهی و خاک، یا با محیط کشت روینده، پوشانده می شود. لفظ بام سبز همچنین می تواند برای بامهایی که مفاهیم "معماری سبز" را مد نظر قرار می دهند، نظیر پانلهای خورشیدی و یا صفحات فتوولتائیک، بکار رود.




Green Roof Tiles



تاریخچه کاربرد بامهای سبزبامهای سبز مدرن که از سیستم لایه های پیش ساخته تشکیل می شوند، بالنسبه پدیده ای نو می باشند. این نوع بامها در دهه 1960 در آلمان توسعه و به بسیاری از کشورهای اروپا گسترش یافتند. بر اساس برآورده ای موجود، امروزه حدود 10 درصد از کل بامهای آلمان، بام سبز می باشند. ایلات متحده نیز بامهای سبز قابل توجهی دارد، اما تعداد آنها به اندازه اروپا نیست.

اجزای تشکیل دهنده بامهای سبزبطور کلی اجزا عمده تشکیل دهنده یک بام سبز را می توان مطابق شکل زیر نشان داد:






































منابع:
http://www.enviroperfectsolutions.com/Pages/GreenRoof.php
http://swye.net/2008/02/25/the-top-5-benefits-of-green-roofs/
http://www.heidler.com/GreenRoofing.aspx
http://www.greenthinkers.org/blog/2007/01/green_roof_tiles_1.html
http://www.quadlock.com/images/decking/ICF_Green_Roof.jpg
سايت اطلاع رساني آرك نيوز

آب در معماری (قسمت اول)

تقدس آب در فرهنگ كهن ایران (تاثیر آب در زندگی مردم ایران زمین)

سرزمین ایران از نظر جغرافیایی و آب و هوایی از مناطق خشك و همیشه با مشكل كم آبی و خشكسالی روبه رو بوده است، و جود سدهای قدیمی و آثار باقی مانده شبكه های آبیاری و قنات ها، همه نمونه هایی از نبرد مردم كشور ما با دیو خشكی و بی آبی است. همین كمبود آب و وجود بیابان های خشك بود كه حرمت نهادن ویژه به آب را در میان مردم ایران در گاه باستان به وجود آورد. در فرهنگ ملی ما، آب را مظهر روشنایی دانسته اند و آن را نماد پاكی می دانند. درگذشته ای نه چندان دور، هیچ خانه ای نبود كه حوضی در آن نباشد، حوض های زیبا و كوچك و بزرگ با كاشی های آبی فیروزه ای نماد مشخص زندگی در هر خانه ای بود.
حوض و استخر در باغ های ایرانی و حتی در خانه های ایران اهمیت زیادی داشته و دارد، آب این حوض ها ذخیره ای برای آب پاشی گل و حیاط و ایوان هاست. ایرانیان همچنین “در حوض ها و استخرها از فواره نیز كه از ملل خارجی آموخته اند استفاده نموده اند. ، باغ بزرگ هزار جریبی در اصفهان كه در زمان صفویه ساخته شد، دارای ۵۰۰ فواره بوده است، در برخی از مواقع یك سیب سرخ را در میان آبی كه از فواره بیرون می جهید قرار می دادند و این سیب همچنان در دهانه فواره بالا و پائین می رفت در مواردی دیگری آب از دهان یك شیر بیرون می جست و به استخری كه به آن متصل بود سرازیر می شد، همچنین در زیر زمین های منازل نیز مردم با ایجاد حوض های كوچك به شكل های مختلف حوضخانه می ساختند و بیشتر در تابستانهای گرم، در هوای خنك و مطبوع آن به استراحت و گفت و شنود می پرداختند. از دیگر كارهای سنتی كه ایرانیان در زمینه استفاده از آب انجام می دادند، “ساخت آب انبار بود، كه برخی از آنها از دید معماری نیز اثری شایان توجه بود.اون گارسیادوسیلوا نیگوئروا(( سفیر فیلیپ سوم پادشاه اسپانیا)) راجع به آب انباری در لار كه بسیار توجه او را جلب كرده، در سفر نامه خود مطالبی به رشته تحریر در آورده است.
در جاده های كویر و دشت پهناور میانه ایران كه كمتر به آب دسترس بود و اگر هم باریكه ای آب بود، چنان پر نمك و شور بود كه نمی شد از آن استفاده كرد، حوض، بركه، پایاب و چاه درست می كردند. هنوز هم در راه های میان یزد و خراسان و راه تهران - كاشان - اردستان، از این چاه خانه ها بر جا مانده و مورد استفاده قرار می گیرد. فرم و ساختمان گرمابه ها و محل آنها نیز، بخش ارزنده ای از فرهنگ ملی ما و چگونگی استفاده از آب در این مكان، جایگاه ارزنده آب را در نظافت و پاكیزگی مردم كشور ایران نشان می دهد، كه ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ سال پیش قدمت دارد. گرمابه ساختمانی گرم با ظرفی بزرگ به نام(آبزن) بوده است. و برای آنكه آب را مقدس می شمردند و نمی خواستند آن را آلوده كنند، آب استفاده شده را بعد از استحمام روی زمین و یا به آسمان می پاشیدند و به هیچ عنوان آن را وارد آب پاك نمی كردند.كاریز یا قنات نیز یكی از ابداعات و اختراعات ایرانیان است. گناباد است كه طول آن ۷۰ كیلومتر و “مادر چاه” آن در حدود ۳۵۰ متر عمق دارد. وضع آبدهی قنات های ایران در حدود ۷۵۰ تا ۱۰۰۰ متر مكعب در ثانیه تخمین زده می شود . تعداد قنات های ایران را حدود ۵۰ هزار رشته دانسته اند. پس از زلزله بم با ستانشناسان قدیمی ترین شبكه قنات جهان را با قدمتی بیش از دو هزار سال در آن منطقه كشف كرده اند. شاردن جهانگرد فرانسوی كه در قرن هفدهم میلادی از ایران بازدید كرده است اشاره می كند كه در نزدیكی اصفهان در قصبه نجف آباد زرتشتیان زندگی می كنند كه كار آنهاكشاورزی است و در سراسر قرن نوزدهم، زرتشتیان به عنوان باغبانان و مقنیان ماهر برای ایجاد “قنات” شهرت داشتند. ایرانیان همچنین در ساخت سد نیز از مهارت برخوردار بودند و ضمن استفاد از شرایط طبیعی محیط برای ساختن سد، توجه ویژه نیز به حفظ محیط زیست داشتند، از جمله معروف ترین این سدها سد “مرو” بر روی رود مرغاب بود، این سد در ۶ فرسخی شهر مرو قرار داشت و ۱۰ هزار نفر از آن حفاظت می كردند. آسیاب های آبی نیز در سراسر خاك ایران به وفور وجود داشته و ایرانیان بر رودخانه ها آسیابهای آبی تعبیه می كردند و در برخی از شهرها همچون سرخس، آسیابی بزرگ(خراس) داشتند كه با چهارپایان می گردید در تاریخ از آسیاب های معروف شوشتر در خوزستان نیز سخن رفته است.

برگرفته از تحقیق دانشجو -آترین انصاری